اول مه عليه فقر، عليه مجازات اعدام

یک خواست همیشگی قطعنامه های اول مه، لغو مجازات و احکام اعدامها در ایران تحت حاکمیت آدمکشان اسلامی بوده است. در اول مه امسال نیز  با فریاد هایمان علیه فقر و علیه برچیدن بساط اعدام، می توان و باید همچنان و با صلابت بیشری نسبت به گذشته آنرا فریاد بزنیم. اینها و صدها مطالبه دیگر خواست ما کارگران و مردم در اول مه است. بی شرمی حاکمان اسلامی آنجا خود را بیشتر عیان می کند که این خواست و دهها مطالبه دیگر کارگران و مردم از سوی آنان نه تنها به هیچ گرفته میشود بلکه بیش از پیش لگد مال هم می شود.
وقتی از کارگران در جامعه اسلامزده ایران صحبت میشود یعنی میلیونها انسان کارکن که 90 درصد جمعیت مزدبگیر و زیر خط فقر، یعنی اکثریت مردم جامعه را در بر می گیرد. در میان خواستهای کارگران که به نمایندگی از این اکثریت در قطعنامه هایشان فریاد زده میشود، اعتراض به فقر، اعتراض به فلاکت بی حدوحصر، علیه قوانین ضد کارگری، علیه گرانی و بیکاری، علیه تن فروشی و اعتیاد و علیه زن ستیزی و اعدام و در دفاع از حقوق انسانی مهاجرین افغانی و غیره، خواست بی چون و چرای کارگران در اول مه در ایران است.
جمهوری اسلامی در ضدیت و علیه این خواستهای واقعی و ابتدایی میلیونها انسان  بر سر کار آمد. رسالت و ماموریت حکومت اسلامی برای به قهقرا کشاندن زندگی بیش از هفتاد میلیون انسان در این مملکت که شاخص ترین آن برای ادامه حیات ننگینش،  تولید فقر، کشتار و اعدام، سرکوب و زندان بوده است. جمهوری اسلامی بدون اعدام یک روز هم نمیتواند سرپا بماند، بدون سرکوب و زندان، بدون اوباش مسلحش نمیتواند حتی کوچکترین موضوعیتی داشته باشد.
اعتراض و مبارزه مردم علیه فلاکت اعمال شده توسط حکومت فقر و اعدام، مبارزه ای به قدمت عمر این رژیم بوده است. مبارزه برای پایان دادن به فقر و برچیدن مجازات و احکام اعدام در اول مه  و در شرایط اوضاع سیاسی امروز که مردم انقلابی منطقه یکی پس از دیگری دیکتاتورها و جنایتکاران را با قدرت انقلابی خود بزیر می کشند، برای خاتمه دادن به این سیه روزی و این زندگی جهنمی ساخته و پرداخته حاکمان اسلامی، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. اول مه امسال باید بتواند جامعه را در سطح گسترده تری علیه فقر و نداری به تحرک درآورد و نه تنها در 11 اردیبهشت بلکه متعاقب آن نیز با اعتصابات قدرتمند کارگری، ادامه انقلاب ناتمام 88  را وارد فاز برتری بکند. اعتصابات عظیم و متحدانه کارگری، حضور میلیونی مردم در خیابانها با شعار آزادی همه زندانیان سیاسی با فریاد  برچیدن بساط اعدام و کشتار، با خواست افزایش دستمزد ها و همانگونه که تاکنون در بسیاری از شهرها اعلام کرده ایم که هزینه آب، برق و گاز را پرداخت نمیکنیم، باز هم محکم و قاطعانه  و با صدای رسا و سراسری اعلام کنیم که  قبض های آب و برق و گاز را به هیچ وجه پرداخت نخواهیم کرد. اینها و دهها مطالبه دیگر پرچم حرکت کارگران و مردم انقلابی در اول مه  در ایران است.
کارگران در این اول مه تاریخی که مصادف با پایان عمر دیکتاتورهای مادام العمر و نظامهای ضد انسانی آنان در کشورهای عربی و شمال آفریقا است می توانند و باید توده های مردم ستمدیده و بستوه آمده را برای پایان دادن به بیش از سه دهه  فلاکت در جهنم جمهوری اسلامی و برای بکرسی نشاندن تمامی خواستها و مطالبات مردم و بعنوان نماینده کل جامعه پشت سر خود بسیج کنند. آزادی زندانیان سیاسی در شرایط و اوضاع سیاسی امروز صد چندان موضوعیت دارد که یکی دیگر از خواستهای سراسری مردم است.
بنا به اوضاع پر تحول انقلابی در منطقه،  دوره برگزاری اول مه زیر سقف سالنها و انتظار کشیدن برای دریافت مجوز و غیره دیگر بسر آمده است. شرایط سیاسی و انقلابی امروز بعنوان یک نیاز مبرم و ضروری از کل جامعه می طلبد که خیابانها را از آن خود سازد. نباید به حاکمان اسلامی اجازه داد حضور ما کارگران و میلیونها مردم عاصی از وضع موجود در خیابانها را سد کند. اول مه  امسال خیابان و کارخانه، محلات، مدارس، ادارات و دانشگاه و در همه جا مال ما است و باید کاری کرد که امید به آینده ای روشن را در دل میلیونها انسان زنده ترکند.  تشکلهای مختلف کارگری با هر گرایشی در درون جنبش کارگری باید نهایت تلاش خود را برای هرچه متحدانه تر برگزار کردن این روز بکار گرفته و توان و تشخیص سیاسی و طبقاتی بسیار بالایی از خود بنمایش بگذارند. تنها با ظاهر شدن در چنین ظرفیت توده ای و اجتماعی است که می توان قله ها را یکی پس از دیگری فتح کرد. از هم اکنون باید همه جا را پر از شعار نویسی حول خواست و مطالبات خود بکنیم. اعتصابات سراسری می تواند گلوی این هیولای اسلامی سرمایه را بفشارد و به این تباهی پایان بخشد.
اول مه در سال 88 جانیان اسلامی خواست و مطالبات کارگران را با اعدام دلارا دارابی پاسخ دادند و یک ماه بعد مردم به بهانه انتخابات تا مرز بزیر کشدن حکومت اسلامی جلو رفتند.  حاکمان اسلامی با اعدام دلارا دارابی خواستند اعلام کنند که توقع زیادی نباید داشته باشید. خواستند به کارگران بعنوان نمایندگان فریادهای مردم چنگ و دندان نشان دهند. خواستند رعب و وحشت ایجاد کنند. اما از کمپین علیه اعدام در قبل از اول مه 88 خودشان به هراس و وحشت افتاده بودند و یک انسان بی دفاع را دار زدند تا دندانها و چنگال خون آلود خود را به کارگران نشان دهند و بگویند همین است که هست دم بر نیارید.
برای روز جهانی کارگر در 11 اردیبهشت 90 نیز چنگ و دندان تیز کرده اند و از قبل هشدار داده اند که می خواهند شیرکو معارفی را در این روز دار بزنند. جمهوری اسلامی به قدمت عمر ننگین و مملو از کثافت اسلامی اش کوشیده است بخشی از مردم را در زندانها و ساهچالهای مخوفش بگروگان بگیرد و برای زهر چشم گرفتن از میلیونها انسان دیگر و در روزهای شادی آفرینشان هم چون اول مه آنان را از دم تیغ بگزراند. این جنایت پیشگی رژیم اسلامی را از هم اکنون باید عقیم ساخت و به عقب راند و مانع از آن شد که شیرکوها، دلاراها و صدها و هزاران انسان دیگر طعمه اوباشان لب گور نشسته اسلامی شوند. اول مه امسال با قدرت توده ای و اجتماعی مردم در خیابانها، در پشت سر کارگران و با شروع اعتصابات قدرتمند کارگری می تواند به هر گونه تباهی، فقر، اعدام و جنایت پیشگی حاکمان اسلامی سرمایه خاتمه دهد.
فعالین کارگری و دیگر عرصه های اجتماعی وظیفه بسیار مهمی در این روز بر عهده دارند. باید عمیقا اوضاع و شرایط سیاسی امروز را بخوبی دریافت. انقلاب ناتمام سال 88 قبل از وقوع انقلابات در منطقه و شمال آفریقا برای سرنگونی حاکمان اسلامی و نظامشان شروع شد. وقت برداشتن گامهای بلند تر و راسخ تر است. فعالین و رهبران کارگری این امر مهم را بر عهده دارند که کارگران و توده های مردم را حول آرمان و آرزوهای یک جامعه 74 میلیونی سازمان داده و بحرکت درآورند.
کارگران و مردم مبارز شهرهای کردستان تجارب ارزنده ای درعقب راندن حاکمان اسلامی در گنجينه دستاوردهاي مبارزاتی خود دارند. مردم مبارز شهرسنندج برای گرفتن طنابهای دار از دست اوباشان اسلامی با شجاعت، اتحاد، مبارزه و تجمعات بی نظیر خود مانع از گرفتن جان حبیب لطیفی توسط ساطور بدستان اسلامی شدند و رژیم اسلامی را وادار به عقب نشینی کردند. این بار نیز تا قبل از اول مه، ما کارگران و مردم شهرهای کردستان و سراسر ایران می توانیم با قدرت خود نه تنها اول مه شکوهمند و با قدرتی بسازیم بلکه می توانیم مانع از جنایتی دیگر توسط نمایندگان خدا بر روی زمین دراین روز شویم و روز جهانی کارگر و جنبش علیه اعدام را قدرتمند تر از همیشه در تاریخ مبارزاتی خود بثبت برسانیم. تثبیت جنبش اول مه و جنبش علیه اعدام با سازماندادن و حرکت توده ای و اجتماعی خود در اول مه، نقطه امیدی روشن برای پایان دادن به فقر، برچیدن بساط اعدام و پیروزی انقلاب مردم برای سرنگونی حاکمان و نظام اسلامی سرمایه در ایران خواهد بود.
5 آوریل 2011       

این نوشته در عبدل گلپريان ارسال شده. این نوشته را نشانه‌گذاری کنید.